زمان تقریبی مطالعه: 8 minutes
امروزه با وجود رقابت در کسب و کارها، منابع انسانی به اصلیترین سرمایه سازمانها تبدیل شده است. داشتن خلاقیت، انگیزه بالای نیروها و نوآور بودن ارگانها اهمیت بسیاری دارد و مدیریت منابع انسانی در به عمل آوردن این موارد به سازمانها کمک میکند. در واقع پاسخ صحیح به این سوال، به ارگانها این امکان را میدهد که مدیریت منابع انسانی خود را حفظ کند.
با ازدیاد منابع در رابطه با این موضوع، هنوز بیشتر این مطالعات مربوط به شغلهای متوسط و بزرگ است، به همین دلیل مدیریت منابع انسانی برای کسب و کارهای کوچک در نظر گرفته نمیشود. در صورتی که این امر در ارگانهای بیش از یک نفر قابل اجرا است. در سازمانهای کوچک نقش این امر بر عهده مدیر عامل بوده و وقتی سازمانها بزرگتر میشوند این مسئولیت بر عهده واحد مستقل (واحد مدیریت منابع انسانی) است.
این اصطلاح در دهه ۱۹۶۰ میلادی پدید آمد و به دلیل اینکه به ارزش بالای روابط کار، انگیزه و ارزیابی کردن عملکردها اعتنا داشت، مورد توجه بسیاری از رئیسان و متخصصان این حوزه قرار گرفت. منابع انسانی در واقع به تمام افرادی که در موقعیتهای مختلف شغلی کار میکنند گفته میشود که آن را منابع بشری نیز مینامند. به طور کلی مدیریت منابع انسانی به ارگانها را یاری میکند تا در راستای هدف خود با کمترین هزینه بیشترین کارایی را داشته باشند.
مدیریت منابع انسانی (Human Resource Management) عهده دار تمام فعالیتهای مربوط به کارکنان میباشد. مواردی مانند جذب نیروی جدید و آموزش دادن به آنها، عزل و نصب کارکنان، سنجش کارکرد آنها و پاداش دادن، تالیف سیاستهای کاری و در نهایت به وجود آوردن محیطی حق بین و سالم برای کارکنان را بر عهده دارد.
این وظایف شامل به اجرا درآوردن و گسترش طرحهای یک سازمان نیز میباشد که به کارایی بیشتر و نتیجه بخش بودن یک ارگان و شغل کمک میکند. درکل وظیفه عمده و اصلی آن نظارت بر تمام موارد مربوط به گردانش منابع انسانی یک سازمان است. اگر بخواهیم به صورت جزئی و کلیدی وظایف مدیریت منابع انسانی را نام ببریم، میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
این نقش سطح ورودی حرفهایهای مدیریت را نشان میدهد. این مدیران به طور مستقیم با کارمندان غیر مدیریتی کار میکنند. آنها به خوبی با اعضای تیم پروژه ارتباط برقرار میکنند و به نوعی به حس مسئولیتپذیری اعضا نیرو میبخشند.
این مدیر باید نظارت کاملی بر بهرهوری داشته باشد. حوزه فعالیت و مسئولیت آنها به داخل بیزینس مربوط میشود و قرار نیست مسئولیتهای بزرگ مثل ریرندینگ و مشارکت با سازمانهای دیگر به عهده آنها باشد. آنها باید دغدغههای کسب و کار را با مدیران میان رده در میان بگذارند.
در وهله اول برای دانستن هدفهای مدیریت نیروی انسانی، باید هدفهای یک ارگان را بشناسید، زیرا آنها در راستای یکدیگر قرار گرفتهاند و هدف مدیریت انسانی نسبت به هدف ارگانها متغیر است. به عنوان مثال در مشاغل جدید ممکن است هدف جذب نیروهای تازه باشد و در مشاغل یا سازمانهایی که مدت زمان زیادی است تاسیس شدهاند، هدف گسترش ابعاد کار و ارزشهای بزرگ دیگر باشد.
برای اینکه یک سازمان در راستای هدف خود و در مسیر درست هدایت شود باید هدف برای مدیریت نیروی انسانی معین باشد. این هدفها از طریق منابع انسانی محقق میشوند پس کنترل و اداره منابع انسانی در راستای هدف سازمان جزو اهداف مدیریت منابع انسانی میباشد. اهداف کلی مدیریت منابع انسانی شامل:
اگر یک سازمان این موارد و اهداف را نادیده بگیرد باعث ایجاد نابسامانی و کم شدن روحیه کارکنان، عدم اطمینان آنان از امنیت شغلی و اغتشاش در سازمان میشود، در نتیجه سازمان نمیتواند در راستای هدف خود حرکت کند.
در سازمانهای نوین، منابع انسانی ارجمندترین دارایی آنان تلقی میشود، زیرا تحقق یک هدف و موفقیت یا شکست در آن بستگی به منابع انسانی دارد. بنابراین میتوان گفت مدیریت منابع انسانی و اجرای کامل و درست آن، تاثیر بسزایی در حرکت و موفقیت سازمان دارد.
فرآیندهای یک سازمان به اهداف و راهبردهای تعیین شده آن بستگی دارد. مدیریت، اصلیترین فرآیند است که بکارگیری افراد توانمند با در نظر گرفتن مهارت آنان در موقعیت مناسب را شامل میشود. جذب و استخدام نیروی کار جدید اولین قدم در این فرآیند است. گزینش از مهمترین فرآیند مدیریت نیروی انسانی است، زیرا از این طریق افراد نامناسب و مناسب از هم جدا میشوند که این کار به وسیله آزمون و مصاحبه انجام میشود.
سپس باید استخدام افراد مناسب صورت بگیرد که باید بر حسب قوانین سازمان باشد. به طور معمول در سازمانها آموزش در راستای شغل آینده به افراد تازه وارد شده داده میشود. همچنین انتقال دادن دانش از افراد با استعدادی که سازمان را ترک میکنند به افراد دیگر، تا اندازهای خللی ایجاد نکند جایگاه فرد ماهر را در سازمان پر میکند.
طرح ریزی و برنامه ریزی برای نیروی کار از دیگر فرآیندها میباشد که این فرآیند حاوی تنظیم و گردانش شیفتهای کاری، اضافه کاری، حضور و غیاب پرسنل است.
از فرآیندهای دیگر، مدیریت اجرایی را میتوان نام برد که در واقع حاوی تشویق افراد برای بیشتر شدن کارایی و سود دهی آنان در راستای راهبرد سازمان است. واریز به موقع حقوق و مزایای کارکنان به عنوان یک عامل مهم برای تشویق کارکنان است که این حقوق و مزایا متناسب با سمت و کارکرد افراد تعیین میشود.